لوح چندرسانهای«کاریز»مجموعه کامل تألیفات دکتر علی شریعتی، منتشر شد.
این اثرکه تولید آن دوسال به طول انجامیده،علاوه برآثارمکتوب،حاوی فیلمها،اسناد، تصاویر،سالشماروبرخی سخنرانیها نیز هست.
بنابراعلام سایت رسمی بنیادشریعتی،لوح یادشده هیچ شباهتی به محصولات دیجیتالی متفرقهای که پیشتر دراین حوزه عرضه شده،ندارندواین اولینباری است که امکان جستوجوی الکترونیک برروی کلیه آثارفراهم میشود.
«کاریز»به همت بنیاد فرهنگی دکترعلی شریعتی وزیر نظرخانواده اوانتشار یافته است.
روزچهارشنبه، 29 تیرماه،ازساعات 18 تا 20 طی مراسمی درمحل کتابخانه حسینیه ارشادازاین نرمافزاررونمایی خواهد شد.
مراسم رونمایی ازلوح چندرسانهای«کاریز»مجموعه کامل تألیفات دکتر علی شریعتی باحضور سوسن واحسان شریعتی عصر چهارشنبه در حسنیه ارشاد برگزار شد.
عکسها: ایسنا

لوح چندرسانهای«کاریز»شامل آثار مکتوب،فیلمها،اسناد، تصاویر،سالشمار و برخی سخنرانیهای شریعتی است که تولید آن ۲ سال به طول انجامیده است.
به گزارش خبرآنلاین،لوح چندرسانهای«کاریز»مجموعه کامل تألیفات دکترعلی شریعتی به همت بنیادفرهنگی دکترعلی شریعتی وزیرنظرخانواده اومنتشر شد.این اثرحاوی آثار مکتوب،فیلمها،اسناد،تصاوی،سالشماروبرخی سخنرانیهای شریعتی است که تولیدآن ۲ سال به طول انجامیده است.
مهمترین ویژگی این نرمافزارقرارگرفتن کلیه آثارشریعتی درآن است که هم امکان مطالعه آن وهم امکان جستجودرآن رافراهم کرده است.این نرمافزاربه صورت یک تکفایل قابل اجرا،منتشر شده است ونیازی به نصب ندارد.به جزمتن کلیه آثار،گزیدهای ازسخنرانیهای شریعتی وهمچنین سالشمارزندگی شریعتی همراه باچند قطعه فیلم وتعدادی عکس وسند نیزدراین لوح قرارداده شده است.
ماهنامه نسیم بیداری در ویژهنامهای به مناسبت زادروز علی شریعتی باعنوان«شبچراغ»،درگفتوگویی باسعید حجاریان نوشت:
* قبل ازبسته شدن حسینیه ارشاد ودستگیری دکترشریعتی درکلاسهای ایشان شرکت میکردم. قبل ازمطرح شدن دکتر گاهی به کلاسهای محمدتقی شریعتی هم میرفتم.اما ارتباط خاصی ازنزدیک بادکترنداشتم.سال 54 دواتفاق مهم افتاد که برای ما ضربه سنگینی بود یکی تغییرایدئولوژی سازمان مجاهدین یاانتشاربیانیه تغییرمواضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق ایران توسط تقی شهرام بود.ضربه بعدی مربوط به اواخر سال 55 است که دکتردستگیر شدوابتدامقالۀ«بازگشت به خویشتن»وسپس مقاله «انسان،اسلام ومارکسیسم»ایشان ازطرف ساواک درروزنامه کیهان به چاپ رسید. شریعتی به خصوص درمقاله دوم به شدت به مارکسیسم تاخت وگفت که اتحاد اسلام با مارکسیسم ممتنع است.

دکتر علی شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درحالیکه سه هفته از سفرش به انگلستان میگذشت،در ساوتهمپتون به شکل مشکوکی درگذشت.
دلیل رسمی مرگ وی انسداد شرائین ونرسیدن خون به قلب اعلام شد؛هرچند مرگ وی به دلیل نداشتن سابقهٔ بیماری قلبی،عدم کالبدشکافی واعلام نتیجه سریع وخبرداشتن سفارت ایران درلندن ازمرگ وی قبل ازاعلام رسمی خبرمشکوک بود.شریعتی وصیت کرده بود که وی رادرحسینیهٔ ارشاد دفن کنند،ولی درقبرستانی کنارآرامگاه زینب کبری(ع)،در شهر دمشق نگهداری میشود وخانوادهاش هزینه نگهداری جسد وی رامتقبل شدند.
این تصاويرنشان ازحال و هواي زنان ترکمن، گيلاني، کرد، قشقايي و زنان درباري و اشراف دردوره قاجارداشت.
|
||
[452- 1ع] جشن عروسي دره شوريها
|
||
|
||
|
||
[1344- 3ع] مرد و زنان ترکمان
|
||
|
||
|
||
[5292- 3 ع] عصمتالملوک دختر دوست محمدخان معيرالممالک و نوه ناصرالدين شاه قاجار در ميان خويشان
|
||
تألیف یا ترجمه متون فنی عکاسی به دورهی ناصری بر میگردد و تحت حمایت و علاقهی شاه قاجار، رسالههای عکاسی نگارش یافتند.
بیش ازیک ونیم قرن ازتاریخ ورودکهنترین نوشته به زبان فارسی درایران درباب عکاسی به کتابخانه ی اعتضادالسلطنه،بحث راجع به متون وتاریخ عکاسی ایران به یکی ازجذابترین عرصههای تحقیق و پژوهش خصوصاً دردورهی کارشناسی ارشد رشتهی عکاسی دانشکدههای هنری تبدیل شده است.
سه سال پس ازپیدایش عکاسی درفرانسه،این پدیده وارددربارایران شدودردوره ناصرالدین شاه قاجار رواج یافت.
31خردادسالروزشهادت دکترمصطفی چمران گرامی باد
دکترمصطفي چمران در هيجدهم اسفندماه 1311 دريک خانواده مذهبي درتهران چشم به جهان گشود.تحصيلات ابتدايي رادرمدرسه انتصاريه ودوره متوسطه رادر دبيرستانهاي دارالفنون و البرز به اتمام رساند.از پانزده سالگي درجلسات تفسيرقرآن مرحوم طالقاني درمسجد هدايت،و درس فلسفه و منطق استاد شهيد مرتضي مطهري شرکت ميکرد و فعاليتهاي سياسي خودراازسال آخردبيرستان آغاز نمود.مهرماه سال 1332 دررشته الکترومکانيک دانشکده فني دانشگاه تهران پذيرفته شد و چهار سال بعد بااحراز رتبه اول فارغالتحصيل گرديدودرطول دوران تحصيل همواره زبانزداساتيدو دانشجويان بودوجزو بهترين شاگردان محسوب ميشد. 1 اوازاولين اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران بودودرجلسات انجمن فوق حضوري فعال داشت.
پس ازکودتاي 28 مرداد 1332 که نهضت مقاومت ملي ايران توسط گروهي از فعالان سياسي تشکيل شد،دکتر چمران به عضويت کميته نهضت مذکور در دانشکده فني درآمد و مسؤليت پخش نشريه راه مصدق ارگان آن نهضت را دردانشگاه تهران برعهده گرفت. 2
مرحوم طالقاني يكي از برجستهترين شخصيتهايي است كه قبل و بعد از انقلاب در راه اسلام مبارزه و خدمت كرد. وي، به گفتة امام خميني(س) دو ويژگي بارز داشت: يكي روحيه مقاومت و مخالفت با دستگاه ظلم كه از عنفوان جواني تا وقتي كه دارفاني را وداع كرد انگيزه او مخالفت با جباران و ستمكاران و چپاولگران بود، هيچ وقت از پاي ننشست و، در نتيجه، چند بار به زندان افتاد. 1 و ديگري، به تعبير امام، «روحاني خدمتگزار» بود «اگر اين مقاومت و مخالفت با دست جبّار را ضمّ به اين بكنيد كه اين روحاني است. يك شخصي كه به واسطه روحانيتش در بين مردم محبوبيت دارد؛ وقتي خدمتگزاري او را كه هم مشاهده كنند مردم او را به عنوان نايب پيغمبر ميشناختند.» 2 و باز،به تعبير امام خميني(س)، وي «عالم عامل» بود، يك عالمي كه به درد مردم ميرسيد. 3
در اين مقاله ما برآنيم كه علت محبوبيت وي در بين اقشار مختلف مردم، با اشارهاي به ابعاد مختلف ويژگي شخصيتي او بر اساس سالشمار زندگي وي بپردازيم.
نصرالله فلسفی فرزندمیرزانصرالله خان مستوفی سوادکوهی،ازمستوفیان دربار قاجار که در9 آذرماه ۱۲۸۰ هـ. ش در تهران متولد شد.درمدرسههای «اقدسیه»،«آلیانس» و «دارالفنون» تحصیل کرد.پس ازتکمیل تحصیلات عالیه،به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد.در ۱۳۰۷ هـ .ش چندماهی در وزارت دادگستری به خدمت پرداخت، سپس به وزارت فرهنگ منتقل شد.همچنین در دارالفنون، دانشسرای عالی ومدارس متوسطه تهران به تدریس تاریخ و جغرافیا و علوم ادبی پرداخت و با تأسیس دانشگاه تهران، به عنوان استادبه تدریس تاریخ پیش ازاسلام دردانشکده ادبیات مشغول گردید. از ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ هـ .ش درسمت رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا و اسپانیا مشغول خدمت بود.در ۱۳۴۳ هـ.ش بازنشسته شد و در اروپا اقامت گزید. همچنین مدتی نیزبه عنوان استاد مدعو دردانشگاه استراسبورگفرانسه تدریس کرد. مقالات تحقیقی خودرادرباره تاریخ و ادبیات ایران در نشریاتی نظیر «سخن»،«یغما»،«وحید»و«دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز»به چاپ رساند.همچنین مدتی مدیریت مجلات«پست و تلگراف» (۱۳۰۴هـ .ش)،«ایران» (۱۳۰۱– ۱۳۱۱ هـ .ش)«تعلیم و تربیت» (۱۳۱۳-۱۳۱۴هـ .ش)«مهر»(۱۳۱۲-1316 هـ .ش)و«امید»(۱۳۲۲- 1325هـ .ش)و«ایرانیکا»رابه عهده داشت. فلسفی طبع شعر نیزداشت ولی به ندرت میسرود چند غزل و قصیده و مثنوی کوتاه خود را در دفتری به نام«چند شعر»منتشر کرد.وی درتهران درگذشت و درشهر ری در کنار مزار حضرت عبدالعظیم (ع)به خاک سپرده شد.آثار متعددی ازوی باقی مانده است که از آن جمله میتوان به تألیف کتابهای «تاریخ اروپادرقرن نوزدهم و بیستم»،«تاریخ روابط اروپا و ایران دردوران صفوی»،«تاریخ ایران پیش ازاسلام»،«تاریخ ایران بعد از اسلام»،«جنگ چالدران»،«تاریخ عمومی جهان در قرنهای هفدهم تا بیستم میلادی»، «تاریخ عمومی در قرن معاصر»،«تاریخ غزنویان»، «تاریخ و جغرافیا» (12جلد) همراه با علیاصغرشمیم،«زندگانی شاه عباس اول»(5 جلد)،«تاریخ تملق درایران» (ناتمام)وترجمه کتابهای«تاریخ انقلاب روسیه»،«سرگذشت ورتر»،«تاریخچه سلطنت قبادوظهور مزدک»بامشارکت احمد بیرشک،«جغرافیای ممالک بزرگ دنیا»،«تاریخ تمدن روم ویونان»،«داستانهای کوتاه ازنویسندگان بزرگ»،«منتخب اشعارویکتور هوگو»،«فرهنگ فلسفی ولتر»و«اشعار منتخب شاعران رمانتیک فرانسه»اشاره کرد. نصرالله فلسفی در دوم خرداد سال 1360 درگذشت.
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
روزنامه نیمه رسمی الرای العام چاپ سودان به نقل از یک پزشک سودانی ، از کشف جسد امام موسی صدر خبر داد.
مسئول پزشکی قانونی شهر امدرمان (همجوار خارطوم) دیروز در مصاحبه با این روزنامه مدعی شد بر اساس آزمایش های ژنتیکی تیم پزشکی وی از بقایای پنج جسد کشف شده در این شهر، اثبات شد که این اجساد مربوط به امام موسی صدر و همراهان او هستند.
جمال یوسف که سرگروه یک تیم پزشکی بین المللی متشکل از پزشکان قانونی فعال در لیبی است مدعی شد که یکی از شهروندان، شماره پلاک خوردویی که این پنج جسد را حمل
می کرد یادداشت کرده بود و پس از نابودی رژیم قذافی، محل دفن این اجساد را اطلاع داده است.
به نوشته این روزنامه؛ این در حالی است که یکی از مسئولان لیبیایی هم این مسئله را تایید کرده است.
وی همچنین ضمن خودداری از ذکر علت مرگ امام موسی صدر گفت بر اساس تحقیقات ما ، امام موسی صدر در همان سال کشته نشد، بلکه مدت زیادی به همراه یارانش زندانی و پس از کشته شدن هم جسدش برای مدتی طولانی دفن نشده بود.
لازم به ذکر است که پزشکی قانونی در سودان، نهادی دولتی محسوب می شود و احتمال می رود این شخص ، جزء نیروهای امدادی باشد که دولت سودان در حین و پس از درگیری های لیبی ، برای کمک به مردم ، به آن کشور اعزام کرده است.
روزگارپیش ازانقلاب ودرجریان مبارزات مردم علیه رژیم شاه،افرادبزرگ وموثری درگذشتندکه مرگشان درهاله ای ازابهام قرارگرفت وروایت های متفاوتی ازفوت آنها وجود داشت. این افراد همه در یک چیز اشتراک داشتندو آن مخالفت با رژیم پهلوی بود اما محل و شیوه مرگشان –همچنان که محل و شیوه زندگی شان –با هم تفاوت های بسیاری داشت.رژیم مرگ همه این افرادرامرگ طبیعی میدانست ومردم مبارزآنهاراشهیدمیدانستند.
دوشنبه ۱۸ دی ماه ۱۳۴۶ مردم خبردرگذشت جهان پهلوان بزرگ ومردمی زمان خود،مرحوم غلام رضا تختی راشنیدند که روزنامه ها طبق اعلام ساواک،مرگ اوراخودکشی درهتل آتلانتیک گزارش دادندامادرتمام مراسم مردمی،ازاوباعنوان“شهید”نام برده میشد.
۲۱ خرداد ماه ۱۳۴۹ محمدرضا سعیدی از روحانیون مبارز درزندان به شهادت رسیدومرگ اوسکته قلبی اعلام شد.درسال ۱۳۵۶ هم دومرگ مشکوک دیگردرخارج ازایران،دو تن از بزرگترین یاوران انقلاب راازمردم گرفت.سیدمصطفی خمینی(فرزندارشدامام خمینی)درعراق ودکترعلی شریعتی درانگلستان درگذشتند که ازطرف مقامات دولتی مرگ آنهاهم سکته اعلام شد.اماهمواره درطول مبارزات ازآنهاباعنوان شهیدیادشده وکسی مرگ طبیعی رابرای آنها باورنداشت.
ای علی!تو را وقتی شناختم که کویر تو را شکافتم و دراعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن یافتم. قبل از آن خود را تنها میدیدم و حتی از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهی ازغیرطبیعی بودن خود شرم میکردم؛ اما هنگامی که باتو آشنا شدم، دردوری دورازتنهایی به درآمدم و باتو همراز و همنشین شدم. ای علی!تو مرابه خویشتن آشناکردی.من ازخود بیگانه بودم.همه ابعاد روحی و معنوی خود رانمیدانستم.تودریچهای به سوی من بازکردی ومرابه دیدار این بوستان شورانگیز بردی و زشتیها و زیباییهای آن را به من نشان دادی.
ای علی! شاید تعجب کنی اگربگویم که همین هفته گذشته که به محور جنگ«بنت جبیل» رفته بودم و چندروزی رادرسنگرهای متقدّم«تل مسعود»درمیان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط یک کتاب با خودم بردم و آن «کویر»تو بود؛ کویر که یک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمانها میبردوازلیّت وابدیّت رامتصل میکرد؛کویری که درآن ندای عدم را میشنیدم،از فشار وجود میآرمیدم، به ملکوت آسمانها پرواز میکردم و در دنیای تنهایی به درجه وحدت میرسیدم؛ کویری که گوهر وجودمرا،لخت و عریان، دربرابر آفتاب سوزان حقیقت قرار داده،میگداخت وهمه ناخالصیهارادودو خاکستر میکرد و مرا در قربانگاه عشق، فدای پروردگار عالم مینمود…
|
|||
زمان نگارش دستنوشته حاضر به اوایل سال 1355 مربوط است. این دستنوشته در کتاب بازگشت [مجموعه آثار 4] منتشر شده است.ما فقط فصل اول این دستنوشته را در اینجا آوردهای
به این وسیله بخشی از دستنوشتههای معلم شهید دکتر علی شریعتی بصورت PDF در دسترس دوستداران او و محققان گرامی قرار میگیرد. در باره این دستنوشتهها تذکر نکات زیر ضروری است:
1- این نوشتهها صرفا برای استفاده غیر مادی و غیرتجاری در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد و هرگونه استفاده مالی و تجاری از آنها ممنوع است.
پاسخ شریعتی به محدود کردنِ فعالیتهایش. ۱۳۴۹.
بهانه آوردن ساواک و رؤسای دانشگاه برای محدود کردن فعالیتهای شریعتی در سال ۱۳۴۹ همراه با پاسخ او در ذیلِ نامه. حاشیهنویسی از احسان شریعتی است در سال ۱۳۵۸. |
در سال ۱۳۵۱ نمایش ابوذر، با عنوانِ «یک بار دیگر ابوذر»، در حسینیهی ارشاد اجرا و با استقبال فراوان مردم روبرو شد.
در سال ۱۳۵۱ نمایش ابوذر، با عنوانِ «یک بار دیگر ابوذر»، در حسینیهی ارشاد اجرا و با استقبال فراوان مردم روبرو شد. پس از اجرای این نمایش مردم به خیابان ریختند و شعار دادند. این نمایش توسط دهها هزار نفر دیده شد. از رادیو و تلویزیون برای ضبط آن به حسینیهی ارشاد آمدند، اما شریعتی مخالفت کرد: «ابوذر متعلق به ایمان ماست و راهی به تلویزیون شاهنشاهی ندارد.» نمایشنامهی ابوذر نوشتهی رضا دانشور (با همکاری ایرج صغیری) است که از کتاب ابوذر غفاری خداپرست سوسیالیست، ترجمه و تألیف شریعتی اقتباس شده. |
آذرماه ۱۳۵۶.
پروژهی مجموعه آثار شریعتی، که به تازگی به ۳۶ جلد رسیده است، از سال ۱۳۵۶، چند ماه پس از مرگ شریعتی در اروپا، آغاز شد. تا انقلاب ایران ۷ جلد اوّل در اروپا توسط اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا و آمریکا تحت نظارت دکتر حسن حبیبی چاپ شد. تعبیر «برادر شهید» در مقدمهی این کتابها، که بعدها به «معلم شهید» بدل گشت، به همین برههی زمانی مربوط است.
در سال ۱۳۴۶ مرتضی مطهری برای کتاب «محمد خاتم پیامبران» به تعدادی از اساتید دانشگاه سفارشِ مقاله داد، از جمله به علی شریعتی. تصویرِ دستنوشتهی نامه ضمیمه شده است
برادر عزیز و دانشمندم جناب آقای دکتر شریعتی |
۱۳۵۷ - ۱۳۵۳
در ۱۳۵۳ کتابهای شریعتی از سوی رژیم شاه «گمراهکننده و ممنوع» دانسته شد و در پی آن از کتابخانهها جمعآوری شد. بعد از این (تا اواسط سال ۱۳۵۶)، به کتابهای او اجازه چاپ داده نمیشد؛ با این حال ناشرانِ مختلف این کتابها را با نامهای مستعار علی علوی، علی سبزواری، علی دهقاننژاد، علی سربداری، علی شریفی، علی خراسانی، علی مزینانی، علی زمانی، علی راهنما، علی سبزوارزاده، علی اسلامدوست، محمدعلی آشنا، محمدعلی اثنیعشری، محمدعبدالخطیب مصری، م. رفیعالدین، شمع، احسان خراسانی، رضا پایدار، کمالالدین مصباح و… چاپ میکردند. |
روی جلدِ چاپِ اوّلِ کتاب اسلامشناسی، ۱۳۴۷.
علی شریعتی این جلد از کتاب را به پدرش تقدیم کرده است: «به استاد و مرادم، پدرم، که هر چه دارم از اوست، تقدیم میکنم. ۴۹/۷/۲۵» |
در اردیبهشتماه ۱۳۵۶، در تدارک برای خروج از کشور، علی شریعتی از عضویت در هیأت مدیرهی صندوق خیریهی فاطمهی زهرا در روستای کاهه استعفا میدهد. دستنویسِ استعفانامهی او ضمیمه شده است.
سالها پس از انقلاب این کارت پستال در اختیار خانواده شریعتی قرار گرفته است. تاریخِ نوشته شدنِ این کارت اسفندماه ۱۳۵۲ است. علاوه بر کارت پستال، مشروحِ خاطرهی این سرباز نگهبان از علی شریعتی نیز ضمیمه شده است.
عکسهایی از دیوارها و از تظاهرات مردم در سال ۱۳۵۷
فایل های ضمیمه :
|
پوسترهایی که طی سیوچند سال به مرور منتشر شدهاند. موقعیت شریعتی را طی سیوچند سالی که از مرگش میگذرد میتوان از خلال پوسترها نیز دریافت. اینکه در هر دوره چگونه فهمیده شده و کدام وجهش اهمیت یافته است. نگاهی کوتاه به این پوسترها نشان میدهد که شریعتی سالهای پایانی دههی پنجاه و دههی شصت که عمدتاً با عناصری چون سلاح و خون و آتش پیونده خورده چگونه در دههی هشتاد با گل و قلم و جملات عاشقانه تعریف میشود.
موقعیت شریعتی را طی سیوچند سالی که از مرگش میگذرد میتوان از خلال پوسترها نیز دریافت. اینکه در هر دوره چگونه فهمیده شده و کدام وجهش اهمیت یافته است. نگاهی کوتاه به این پوسترها نشان میدهد که شریعتی سالهای پایانی دههی پنجاه و دههی شصت که عمدتاً با عناصری چون سلاح و خون و آتش پیونده خورده چگونه در دههی هشتاد با گل و قلم و جملات عاشقانه تعریف میشود. |
روزی عربی در مسجد کوفه و پس از نماز، برای ریشخند حضرت علي عليه السلام از او درخواست گفتن چند جمله بدون نقطه میکند، و ایشان این خطبه را میخوانند.
زندگی من، مجموعاً، عبارت است از چندین برنامهی پنجساله. همیشه کاری را شروع میکردهام و به اوج میرساندهام و آخر پنج سال درهم میریخته؛ هر بار از سر: از اول نوجوانی تا 28 مرداد 32 و سقوط دکتر مصدق و آغاز دیکتاتوری، پنج سال. از این دوره تا تشکیل نهضت مقاومت ملی مخفی، که از 1337 به هم خورد و دستگیر شدیم، پنج سال. از 38 تا 43، در اروپا پنج سال. از 43 تا 48، دورهی خاص آوارگی و زندان و مقدمهچینی و زمینهسازی دانشکده، پنج سال. دورهی کنفرانسهای دانشگاهها و ارشاد، پنج سال، تا 51. پس از آن، زندان و خانهنشینی و خفقان پنج سال. (با مخاطبهای آشنا، مجموعهی آثار 1، ص 262)
زندگی من، مجموعاً، عبارت است از چندین برنامهی پنجساله. همیشه کاری را شروع میکردهام و به اوج میرساندهام و آخر پنج سال درهم میریخته؛ هر بار از سر: از اول نوجوانی تا 28 مرداد 32 و سقوط دکتر مصدق و آغاز دیکتاتوری، پنج سال. از این دوره تا تشکیل نهضت مقاومت ملی مخفی، که از 1337 به هم خورد و دستگیر شدیم، پنج سال. از 38 تا 43، در اروپا پنج سال. از 43 تا 48، دورهی خاص آوارگی و زندان و مقدمهچینی و زمینهسازی دانشکده، پنج سال. دورهی کنفرانسهای دانشگاهها و ارشاد، پنج سال، تا 51. پس از آن، زندان و خانهنشینی و خفقان پنج سال. (با مخاطبهای آشنا، مجموعهی آثار 1، ص 262) |
قسمتی از نامهی مطهری به امام خمینی، که دربارهی علی شریعتی است، به نقل از کتاب «سیری در زندگانی استاد مطهری» (انتشارات صدرا):
…
اما مسئله چهارم: مسألهی شریعتیهاست. در نامهی قبل معروض شد که: پس از مذاکره با بعضی دوستان مشترک قرار بر این شد که بنده دیگر دربارهی مسائلی که به شخص او مربوط میشد، از قبیل صداقت داشتن و صداقت نداشتن و از قبیل التزامات عملی سخنی نگویم ولی انحرافاتی که در نوشتههای او هست به صورت خیرخواهانه و نه خصمانه تذکّر دهم. ولی اخیراً میبینم گروهی که عقیده و علاقهی درستی به اسلام ندارند و گرایشهای انحرافی دارند، با دستهبندیهای وسیعی در صدد این هستند که از او بتی بسازند که هیچ مقام روحانی جرأت اظهار نظر در گفتههای او را نداشته باشد. این برنامه در مراسم چهلم او در مشهد--متأسّفانه با حضور بعضی از دوستان خوب ما--و پیشتر در ماه مبارک رمضان در مسجد قبا اجرا شد، تحت عنوان اینکه بعد از سیّد جمال و اقبال و بیش از آنها این شخص رنسانس اسلامی به وجود آورده و اسلام را نو کرده و خرافات را دور ریخته، و همه باید به افکار او بچسبیم. ولی خوشبختانه با عکسالعمل شدید گروهی دیگر مواجه شد، و بعلاوه هوشیاری و حسن نیّت امام مسجد که متوجّه شد توطئهای علیه روحانیّت بوده در شبهای آخر فیالجمله اصلاح شد.

نظرات مرحوم شهیدمطهری درباره شریعتی - چه در آغاز آشنائیشان که تا دو سه سال از وی به نحو شگفتآوری ستایش میکرد و چه در سالهای بعد که از او به نحو شگفتآوری مذمت میفرمود - غالبا مبالغه آمیز بود.
به گزارش خبرآنلاین، چاپ ششم کتاب «جریانها و سازمانهای مذهبی - سیاسی ایران» نوشته رسول جعفریان از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر و روانه بازار نشر شد.
در پاورقی چند صفحه از کتاب، نظرات مقام معظم رهبری درباره مرحوم شریعتی منعکس شده است که اختصاصا برای نویسنده کتاب ارسال شده و مطالبی است که رهبر معظم انقلاب هنگام مطالعه چاپ سوم در حاشیه کتاب نگاشته اند. رسول جعفریان در چاپ ششم این کتاب ضمن انجام اصلاحات و افزودن مطالب جدید، نظرات مقام معظم رهبری را نیز در پاورقی کتاب افزوده است.
اگرچه امام موسی صدر انتظار داشت که با آمدن دکتر شریعتی به لندن، حسینه ارشاد دیگری در قلب انگلیس بنا نهد اما بادرگذشت وی، امیدهای او ناکام ماند.
به گزارش خبرآنلاین، سید صادق طباطبایی، خواهرزاده امام صدر و برادر همسر مرحوم حاج سید احمد خمینی، در تشریح جایگاه دکتر شریعتی در نگاه امام موسی صدر، از تلاشهای وی برای تدفین و خاکسپاری وی در سوریه سخن میگوید.
شرح دیدار امام موسی صدر با دکتر شریعتی را در به نقل از مصاحبه وی با سایت دیپلماسی ایرانی میخوانید:

پیامکها و عاشقانههای دکتر شریعتی هم رسید+ پیامکهای زرتشت 
انتشارات امید مهر دو کتاب «عاشقانههای دکتر شریعتی» و «پیامکهای دکتر شریعتی» را با قیمتی مناسب روانه بازار نشر کرده که با استقبال هم مواجه شده است.

آنچه میخوانید گفتگویی است که با آقای دیهیمی انجام داده ام و در مجله کتاب هفته نگاه پنجشنبه منتشر شده است. حوصله کنید و بخوانید شاید خالی از لطف نباشد.
موسوي: آقای دیهیمی! پرونده این شماره مجله را اختصاص دادیم به سارتر. به این بهانه خواستیم با شما درباره روشنفكری در ایران صحبت كنیم. اصلاً میدانید چرا شما را برای این بحث انتخاب كردیم؟
ديهيمي: شاید برای اینكه خیلی روشنفكرم.(با خنده)
موسوي: برای اینكه سریع و صریح برویم سر موضوع، از تعاریف مختلف و گسترده میگذریم و اگر موافق باشید بر سر اینكه روشنفكر، نویسنده، شاعر یا هنرمندی است كه به مسائل پیرامونیاش واكنش نشان میدهد توافق كنیم. یعنی روشنفكر كسی است كه در حوادث سیاسی و اجتماعی سرزمینش نقش پررنگی دارد. یك كنشگر است. به خاطر داریم كه شما در انتخابات 84 با انرژی وارد میدان شدید و خواستید با امكانهایی كه در اختیار دارید یك كنش سیاسی انجام دهید. در وضعیتی كه ما امروز قرار داریم انتقاد از جامعه روشنفكری بسیار كار دشواری است. هم دشوار است و هم به حكم «مردی نبود فتاده را پای زدن» خیلی كار پسندیدهای نیست. ولی من فكر میكنم به چنین بهانههایی نباید از نقد و نقادی غافل شویم كه غفلت در چنین وضعیتی ممكن است آسیبهایش به مراتب بدتر از آن چیزی باشد كه فكرش را میكنیم. با این مقدمه میخواهم عرض كنم اگر قرار باشد یك ایراد عمده به روشنفكری ایرانی وارد باشد، این است كه روشنفكری ما خیلی امكانهایش را نمیشناسد. كسی كه وارد معركه میشود، كنش سیاسی انجام میدهد، در روزنامه مینویسد و راهكار ارائه میدهد تاحدودی امكانها، محدودیتها و معذوریتهای خودش را پذیرفته و با توجه به سرمایههای موجود میخواهد به یك چیزهای حداقلی برسد.


خاطرهای از مهندس محمد توسلی،اولین شهردار پس از انقلاب.
مهندس محمد توسلی خاطره ای را در ماهنامه آدینه، شمارهی ۹۷، دیماه ۱۳۷۳، صفحهی ۶۵ نقل کرده است که می خوانید:
«خیابان قدیم شمیران را مردم در جریان راهپیمائیهای تاسوعا و عاشورا به نام مرحوم طالقانی نامگذاری کرده بودند. از آنجا که حفظ این نام مغایر با ضوابط تعیینشده شورای نامگذاری بود این موضوع حضوری با ایشان مطرح شد.